بهار مووی

سن فرانسیسکو. «لوییس» (پیت)، خون آشام دویست ساله، خاطرات خود را برای خبرنگاری به نام «دانیل مالوی» (اسلیتر) بازگو می کند: این که چگونه در لوییزیانای قرن هجدهم به دست «لستات» (کروز) به خون آشام تبدیل شده...

داستان فیلم در مورد یک رهبر ارکستر اسپانیایی است که دوست دخترش به طور مرموزی ناپدید شده است...

یک خانواده دانمارکی از یک خانواده هلندی که در تعطیلات با آنها آشنا شده بودند دیدن می کنند. زمانی که دانمارکی‌ها سعی می‌کنند در مواجهه با رفتار ناخوشایند مودب بمانند، چیزی که قرار بود یک آخر هفته ایده‌آل باشد، کم کم آشکار می‌شود.

شان 29 سال دارد و یک زندگی کسل کننده را ازسرمی گذراند. لیز، نامزدش وی را ترک کرده و مادرش با مردی ازدواج کرده که وی او را دوست ندارد. او با اد، دوست وفادارش زندگی می کند. شان می خواهد زندگیش را درست کند تا لیز را بازگرداند. ناگهان مردگان از گور برمی خیزند و مثل زامبی‌ها شروع می کنند به آدم خواری. شان با کمک اد برای نجات مادرش و لیز می شتابد.

یک خیاط محروم، که توسط گذشته اش تسخیر شده است، به دنبال عشق و پذیرش در جامعه است، اما با نفرین ریشه های شیطانی خود مواجه می شود.

داستان یک ژیمناست جوان که ناامیدانه سعی می کند مادر سختگیر خود را راضی کند، یک تخم مرغ عجیب را کشف می کند. او آن را پنهان می کند و آن را گرم نگه می دارد، اما وقتی از بیرون دریچه بیرون می آید، آنچه ظاهر می شود همه آنها را شوکه می کند.

کری دختر نوجوانی‌ست که علی رغم میل مادرش که فردی به شدت مذهبی است، او قصد دارد به جشن رقصی که تامی روس ترتیب داده برود. اما رفتن او به این مجلس و دوری از مادرش، باعث میشود تا وی به توانایی حرکت اجسام به وسیله ذهنش پی ببرد...

زن جوانی که با استفاده از جادوی سیاه همسر پسر عمویش را تهدید می کند.

در حالی که زنی اولین شیفت شب خود را در یک متل دور کار می کرد، شک می کند که ملک خالی از سکنه است...

یک انیماتور استاپ موشن پس از از دست دادن مادر خود در تلاش برای کنترل شیاطین خود است...